تصاویر ارسالی دوربینهای صدا و سیما به منظور پوشش بازیهای لیگ بیست و یکم، یادآور خاطرات اوایل دهه ۶۰ است، روزهایی که مرحوم بهرام شفیع در جریان گزارش میگفت: دست به گیرندههای خود نزنید، مشکل از فرستنده است!
انگار تصویربرداران و کارگردانان تلویزیونی مسابقات فوتبال برای اولین بار برای پوشش مسابقات به استادیوم آمدند، با یک دوربین فقط توپ را دنبال میکنند، بعضاً آقای تصویربردار خوابش میبرد و دوربین در زاویه مخالف از تعقیب توپ جا میماند و مخاطبان مجبور میشوند، دقایقی تصویر فیکس شده از دروازه خالی را تماشا کنند.
با این وجود مدیران فوتبال و رسانه ملی ادعا دارند قابلیت پوشش رویدادهای بزرگی چون جام جهانی و المپیک را دارند، در حالی که براساس واقعیت آنها با این سبک حتی ظرفیت پوشش یک مسابقات محلی را نیز ندارند.
اتفاقات هفتههای اخیر از مشهد، تا اهواز و شیراز یک حقیقت بزرگ را فاش کرد که صدا و سیما در کنار عدم پرداخت حق پخش بازیهای لیگ برتر، برای مخاطب خود نیز احترامی قائل نیست و با ارسال بدترین مدل تصویربرداری از نظر فنی و کیفی ذرهای به مخاطب خود توجه نمیکند و صرفاً کار خود را انجام میدهد!
در کنار این پیاده روی ویژه روی اعصاب مخاطب، بیننده تلویزیونی مجبور است ۹۰دقیقه به مطالب آزاردهنده گزارشگران بازیهای فوتبال نیز گوش دهد، هرچند برخی ترجیح میدهند همانند فیلمهای سیاه و سفید چارلی چاپلین فوتبالها را به صورت صامت تماشا کنند، اما دسته دیگر ۹۰ دقیقه شکنجه روحی و روانی را تحمل میکنند تا آقای گزارشگر روح و روان آنها را سمباده وار مورد نوازش قرار دهد.
به راستی چه نظارتی روی تیمهای تولید و گزارشگران فوتبالی رسانه ملی است؟ عملکرد رسانه ملی در هفتههای اخیر فاجعه بار بوده به گونهای که در بازی استقلال و فجر شهیدسپاسی به قدری تصاویر کیفیت نازلی داشت که بینندهای که تازه تلویزیون خود را روشن کرده بود تصور میکرد یک بازی در لیگ آفریقا را تماشا میکند. عدم تنظیم رنگ، کنتراست عجیب و غریب رنگها، تصویربرداری نامنظم با یک دوربین لانگ فاجعه تصویربرداری در هفتههای اخیر را تکمیل کرد .
حالا باید دید آیا مدیران فنی سیما متوجه این اتفاق میشوند یا همچنان همین سیر نزولی را ادامه خواهند داد تا رفته رفته بینندگان ثابت فوتبالی قید تماشای فوتبال را بزنند و به رادیو پناه ببرند.
نظر شما